اینجا زندان است و شمیم پرچم متبرک رضوی حال و هوای کرامت و معجزه دارد، معجزهای از جنس آزادی دوش به دوش عدد ۵۰، کرامت دارد از جنس خورشید و نامه و عدد ۳۰۰، اینجا سفیر دارد از حریم قدسی و هزار لب زمزمه و بغل بغل تمنا.
به گزارش
روابط عمومی ستاد دیه کشور، «خوشا آن دل که دلدارش تو باشی/ خوشا جانی که جانانش
تو باشی»؛ همه چیز از همین بیت شروع شد و صفای نفس به نفس کبوترهای حرم شدن آن هم
بر فراز ایوان طلا و زیارتنامه نوبرانه، چشم به شبکههای مشبک پنجره فولاد دوختن و
از این صحن تا صحن نقاره شنیدن و وضو از نو ساختن به رسم اجابت.
همه چیز از
رواق به رواق و گلهای قالی و نظم و نظام لچک و ترنج لاکیهای حرم شروع شد آن هم دیوار
به دیوار دلتنگی، پریشانی و دلِ آشوب؛ همه چیز از سیل رحمت حرم رضوی و زنگ نقارههای
گاه و بیگاه صحن و سرای مهربانی شروع شد، از وقتی که کرامات حضرت با پای خودش به مهمانی
دلشکستگان و آرزومندان میرود و ناز دل میخرد؛ دمی دلِ تنگ بیبی را میخرد گاهی
هم آرزوی جوان دربند را، گهگداری هم خریدار مرواری مرواریهای غلتان بر گونهها میشود.
اینجا زندان
همدان است و بازار خرید دلِ و روزگار پریشان داغ، بازار عطر تبرکی و جدال چشمهای
خسته از هیاهوی ملالآور خیلی داغ است، اینجا ضامن گرفتارها نوازش میکند و ضریح
دلهای زوارِ راه دور آیه به آیه احساس امام رضایی میریزد.
اینجا زندان
است و شمیم پرچم متبرک رضوی حال و هوای کرامت و معجزه دارد، معجزهای از جنس آزادی
دوش به دوش عدد ۵۰،
کرامت دارد از جنس خورشید و نامه و عدد ۳۰۰، اینجا سفیر
دارد از حریم قدسی و هزار لب زمزمه و بغل بغل تمنا.
زندان مرکزی
امروز، مهمان پرچم رضوی شده تا طُره بیرقش دشت تشنه سیراب کند و نام زرین حضرتش دل
آذین بندد و دربند را پرواز دهد و دیدار روی خورشید را قسمت کند.
خادمالرضا
از جوار ضامن آمده و رخصتنامه آورده و آزادی هدیه کرده، زندان مرکزی همدان امروز
تلألو خورشید هشتم هفت آسمان را میزبانی و پرچم روضه منوره معجزه پس معجزه به پا
کرد.
آری به برکت
کاروان زیر سایه خورشید، ۵۰ زندانی غیرعمد آزاد شدند و ۳۰۰ دربند دیگر
نامه مرخصی گرفتند و زیارتی از راه دور و زیارتنامهای نوبر کردند. شما هم دعوتید،
دعوت به چشیدن از آسمان احسان و زائری از دور.