مهریههای نامتعارف، سنتی که به یک گره حقوقی و فقهی بدل شده، همچنان جامعه را درگیر خود کرده است. در این میان، مساله ارثبری این مهریهها، چالشی است که نه تنها روابط خانوادگی بلکه سیستم قضایی را نیز تحت فشار قرار داده است.
به گزارش روابط عمومی ستاد دیه کشور، در واپسین
روزهای سال، رسانهها از روند افزایشی میزان ازدواج در پاییز امسال خبر دادند اما
نکتهای که در این آمار مورد توجه بسیاری قرار گرفت این بود که واقعه
ازدواج تنها ۲.۳
برابر طلاق در فصل گذشته ثبت شده است. در این شرایط، دیگر نمیتوان به این گزاره
اعتماد کرد که «مهریه را کی داده و کی گرفته؟ «
در همین ارتباط،
«سیداسدالله جولایی» رئیس
هیات امنای ستاد دیه کشور روز سیزدهم اسفندماه با اشاره به حضور حدود ۱۶ هزار زندانی
جرایم غیر عمد در زندانها اعلام کرد: از
مجموعه این زندانیان ۲۱۵۶ مرد بابت ناتوانی در پرداخت
مهریه در حبس به سر میبرند؛ به عبارتی دیگر ۱۴ درصد از
زندانیان جرایم غیرعمد مربوط به زندانیان مهریه است.
مهریه در جامعه
ایران به عنوان یک سنت اجتماعی با ریشه شرعی شناخته میشود که کارکردهای مختلفی
دارد و همچنان پابرجا است. اما در سالهای اخیر، رواج مهریههای سنگین و نامتعارف
و پیامدهای اجتماعی آن، باعث شده تا نیاز به بازنگری فقهی و حقوقی در مورد این
مهریهها احساس شود.
پیامدهای منفی
مهریههای نامتعارف، برخی محققان را ناخودآگاه به سمت باطل دانستن آنها سوق داده
است. با این حال، ادله ارائهشده برای بطلان این نوع مهریهها از استحکام کافی
برخوردار نیست.
یکی از پیامدهای
منفی این مهریهها، ارثی شدن حق مطالبه آن است که موجب طولانی شدن پروندهها میشود.
به نظر میرسد ادلهای که بر باطل بودن مهریههای نامتعارف یا عدم ارث بردن آنها
استوارند، کافی نیستند. در این راستا محمدرضا حمیدی و زهره
حاجیان فروشانی در مقالهای با عنوان« بررسی صحت مهریه
نامتعارف و مسئلۀ به ارث رسیدن حق مطالبه آن» [۱] به
این موضوع پرداختهاند. در ادامه گزیدهای از این پژوهش را میخوانیم؛
مهریههای
نامتعارف و مساله آگاهی و توافق زوجین درباره اوضاع مالی
در خصوص مهریههای
نامتعارف، یکی از مسائل مطرح، قصد واقعی طرفین است. برخی
معتقدند که چون زوج قادر به پرداخت مهریه نیست و زوجه از این موضوع آگاه است،
بنابراین این تعهد از ابتدا فاقد قصد جدی است. با این حال، این استدلال با نقد
مواجه است، زیرا پرداخت مهریه به صورت تقسیطی ممکن است و تعهد به بدهکاری از جانب
زوج با قصد جدی انجام میشود. همچنین، زوجه از توان مالی زوج آگاه است و درخواست
مهریه تنها در صورت استطاعت زوج قابل مطالبه خواهد بود.
در ارتباط با
سفهی بودن [۲] مهریههای
نامتعارف، برخی معتقدند که این نوع معاملات به دلیل هزینههای هنگفت ممکن است از
نظر عرفی نابخردانه باشند، اما در صورتی که قصد طرفین به پرداخت اقساطی مهریه
باشد، نمیتوان آن را سفهی تلقی کرد. در این حالت، اصل صحت قرارداد و تعهدات طرفین
بر اساس آگاهی و توافقشان از وضعیت مالی زوج معتبر است.
از سوی دیگر
برخی فقها نیز مهریههای هنگفت را با قید عند الاستطاعه معتبر میدانند، به این
معنا که تنها در صورت توان مالی زوج، مطالبه مهریه جایز است. این تحلیل نشان میدهد
که ایرادهای عدم قصد جدی و سفاهی بودن در مهریههای نامتعارف وارد نیست.
استدلالهای
قانونی و فقهی در خصوص مهریههای هنگفت
در ماده ۱۹۰ قانون مدنی،
یکی از شرایط ضروری برای صحت قراردادها، مشخص بودن عوضین است. در
عقد بیع باید ثمن و مبیع به طور دقیق و مشخص معلوم باشند، در غیر این صورت، عدم
تعیین یا تعیین نامشخص عوضین منجر به بطلان معامله خواهد شد که به آن «غرر» [۳] گفته میشود.
غرر به معنای احتمال ضرر است و به وضعیتی اشاره دارد که یکی از عوضین مجهول باشد و
احتمال تغییر آن وجود داشته باشد (مانند فروش کالایی به قیمتی نامشخص یا تعیین
قیمت به شخص ثالث). همچنین، زمان انجام تعهد اگر متغیر باشد، میتواند غرر محسوب
شود.
در خصوص مهریه،
بسیاری از فقها سختگیریهایی را که در عقود معاوضی وجود دارد در نظر نگرفتهاند و
توافق در تعیین مهریه توسط زوج، زوجه یا شخص ثالث را صحیح میدانند. برخی نیز
ایراد غرر را وارد کردهاند. اجرای قاعده غرر [۴] در تعیین مهریه
بستگی به ماهیت آن دارد. اگر مهریه را هدیه بدانیم، تسامح پذیرفته است، اما اگر آن
را عوض بضع بدانیم، نیاز به دقت دارد.
در مورد مهریههای
هنگفت، استدلالی مبنی بر غرر بودن آن مطرح میشود که زمان پرداخت مهریه به استطاعت
مالی زوج بستگی دارد و این امر باعث میشود زمان پرداخت نامشخص باشد. این استدلال
میگوید که مهریههای هنگفت یا مهریههایی که به استطاعت مالی زوج بستگی دارند، در
معرض غرر قرار دارند و بنابراین باطل هستند.
اما در نقد این
استدلال میتوان گفت که طبق عرف و قانون، مهریههای هنگفت به معنای بدهی قطعی به
زوجه است و پرداخت آن به تناسب توان مالی زوج صورت میگیرد. این نوع شرط حتی در
عقود مغابنی نیز صحیح است و باطل دانستن مهریه هنگفت به دلیل غرر پذیرفته نیست.
نظریهای که این دیدگاه را تأیید میکند، معتقد است که قید «عند الاستطاعه» [۵] به معنای مشروط
بودن اصل بدهی به استطاعت نیست، بلکه به این معنا است که در صورت مطالبه مهریه،
وظیفه زوج به اندازه توانایی مالیاش خواهد بود.
بطلان
مهریههای سنگین در جوامع امروزی مشکلساز است؟
در رابطه با صحت
مهریههای نامتعارف، ایرادی مطرح است که طبق آن، در صورت عدم امکان انجام تعهد به
دلیل عواملی خارج از اراده طرفین، عقد باطل میشود. برخی پژوهشگران معتقدند که چون
پرداخت مهریههای نامتعارف عملا غیرممکن است، این میتواند دلیل بطلان آنها باشد.
اما در عرف امروزی، مهریههای نامتعارف معمولا به صورت اقساطی یا عند الاستطاعه
پرداخت میشوند، بنابراین عنوان «عدم وفای به تعهد» به طور کامل صدق نمیکند.
در مهریههای
سنگین، ممکن است توافقهای جایگزین برای جلوگیری از سوءاستفاده زوجین صورت گیرد.
با توجه به قصد طرفین و عرف جاری، نمیتوان گفت که تا زمانی که زوج قادر به پرداخت
کل مهریه نباشد، از پرداخت معاف است
همچنین، تفاوت
میان اموال و تعهدات قابل تسلیم و غیرقابل تسلیم وجود دارد. در مهریههای سنگین،
ممکن است توافقهای جایگزین برای جلوگیری از سوءاستفاده زوجین صورت گیرد. با توجه
به قصد طرفین و عرف جاری، نمیتوان گفت که تا زمانی که زوج قادر به پرداخت کل
مهریه نباشد، از پرداخت معاف است. در صورتی که مهریه باطل شود، طبق ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی،
مهرالمثل تعیین میشود که بر اساس عرف جامعه مشخص میشود. حتی اگر بطلان مهریههای
سنگین پذیرفته شود، این مشکل در جوامعی که این مهریهها رایج است، باقی خواهد ماند.
استناد
به روایات فقهی درباره عدم ارثبری مهریه
یکی از دلایل
فقهی برای عدم ارثبری مهریه، روایتی از امام صادق (ع) است که بیان میکند اگر
زوجه در زمان حیات خود مهریه را مطالبه نکرده باشد، ورثه حقی بر آن ندارند. با این
حال، این روایت با مشکلاتی روبهرو است، از جمله اینکه بسیاری از فقها به آن عمل
نکردهاند و برخی نیز به دلیل تعارض آن با سایر ادله، این روایت را کنار گذاشتهاند.
برخی دیگر نیز مطالبه مهریه توسط ورثه را جایز اما مکروه دانستهاند.
تطابق
یا عدم تطابق این استدلال با عرف امروزی
در گذشته،
مطالبه نکردن مهریه میتوانست بهعنوان قرینهای بر ابراء [۶] زوج تلقی شود.
اما در عرف امروزی، که مهریه غالبا قبل از زندگی مشترک مطالبه نمیشود، چنین
استنباطی دشوار است. این مساله در مورد مهریههای سنگین که زوج توان پرداخت یکجای
آن را ندارد، بیشتر نمایان میشود.
ماهیت
مهریه؛ حق مالی یا تعهد شخصی؟
یکی از مسائل
مهم این است که آیا مهریه مانند سایر حقوق مالی به ارث میرسد یا به دلیل وابستگی
آن به شخصیت زوجه، یک حق اختصاصی محسوب میشود. برخی معتقدند که مهریه در مواردی
میتواند یک تعهد شخصی باشد که پس از فوت زوجه از بین میرود، زیرا انگیزههای
اصلی آن، مانند تأمین مالی زوجه یا تضمین حقوق او، دیگر وجود ندارد.
شرط
ضمنی عدم ارثبری مهریه و چالشهای فقهی آن
برخی بر این
باورند که عدم ارثبری مهریه میتواند بهعنوان یک شرط ضمنی پذیرفته شود، مشروط بر
اینکه پرداخت مهریه به حیات زوجه مقید باشد. بااینحال، این شرط ممکن است باعث
ایجاد غرر (ابهام در معامله) شود که در فقه قابلقبول نیست. همچنین، شرط صریحی که
بر اساس آن، زوج با فوت زوجه از بدهی مهریه بری شود، نیز از نظر فقهی مشکل دارد و
در حکم وصیت محسوب میشود که تنها تا یکسوم اموال قابلاجرا است.
یافتههای
پژوهش
پیامدهای منفی
مهریههای نامتعارف، برخی محققان را ناخودآگاه به سمت باطل دانستن آنها سوق داده
است. بااینحال، ادله ارائهشده برای بطلان این نوع مهریهها از استحکام کافی
برخوردار نیست.
در واقع، قصد
زوجین از تعیین چنین مهریههایی اغلب این است که شوهر متعهد به پرداخت اقساطی آن
شود و این تعهد، یا با مرگ زوج یا با پرداخت کامل اقساط پایان یابد. ازاینرو،
چنین توافقی را نمیتوان تحت عنوان معاملات غرری (مبهم) یا سفهی (غیرعقلایی) باطل
دانست.
بسیاری از افراد
به دنبال بهرهمندی از کارکردهای مهریه هستند که میتوان این کارکردها را در قالب
توافقات مشابه در ضمن عقد نکاح جایگزین کرد. به عنوان مثال، میتوان تعهدی مشابه
مهریه نامتعارف را در قالب پرداختهای تقسیطی و تا زمان تکمیل پرداخت یا تا پایان
زندگی زوجه تنظیم کرد
با پذیرش صحت
این نوع تعهدات، آثار حقوقی آنها، از جمله انتقال حق مطالبه مهریه به ورثه زوجه،
نیز به دنبال آن تحقق مییابد. همچنین، به نظر میرسد که این اثر حقوقی را نمیتوان
با شروط ضمن عقد از میان برداشت، همانگونه که روایات مربوط به عدم ارثبری مهریه
نیز دلالت قطعی بر این موضوع ندارند.
پیشنهاد
راهکارهای جایگزین در نظام حقوقی
- با
توجه به مشکلات بالا، یکی از راهحلهای پیشنهادی استفاده از اصل آزادی قراردادها
(ماده ۱۰
قانون مدنی) و عقد صلح است. بر این اساس، میتوان قراردادهایی طراحی کرد
که کارکردهای مثبت مهریه را حفظ و مشکلات آن، ازجمله ارثبری مهریه، را کاهش دهد.
بهعنوان نمونه، زوج میتواند شرط کند که در صورت طلاق ناموجه یا ازدواج مجدد،
مبلغی را بهصورت ماهانه به زوجه پرداخت کند. این شروط مشابه شرط انتقال تا نصف
دارایی زوج در قبالههای نکاح است که در نظام قضایی پذیرفته شده و به
دلیل عدم تعیین مبلغ دقیق، دچار ایراد غرر نشده است. بنابراین، تغییر نحوه تعهد به
مهریه از طریق قراردادهای جایگزین میتواند راهکاری عملی برای حل مشکلات ناشی از
مهریههای نامتعارف باشد.
- با توجه به اهداف افرادی که
این مهریهها را تعیین میکنند، رویکردی جایگزین اتخاذ شود.
- بسیاری
از افراد به دنبال بهرهمندی از کارکردهای مهریه هستند که میتوان این کارکردها را
در قالب توافقات مشابه در ضمن عقد نکاح جایگزین کرد. به عنوان مثال، میتوان تعهدی
مشابه مهریه نامتعارف را در قالب پرداختهای تقسیطی و تا زمان تکمیل پرداخت یا تا
پایان زندگی زوجه تنظیم کرد. این راهکار ضمن حفظ کارکردهای مطلوب مهریه، مشکلات
ارثبری را کاهش خواهد داد و آثار نامطلوب آن را تعدیل میکند.
v پینوشت
۱ . محمدرضا حمیدی و زهره حاجیان فروشانی، «بررسی صحت مهریه نامتعارف و
مساله به ارث رسیدن حق مطالبه آن»، دو فصلنامه علمی فقه و حقوق خانواده، دوره ۲۹، شماره ۸۱، ۱۴۰۳.
۲.
غیرعقلانی
۳ . مبهم
۴ . قاعده غرر به معنای نفی خطر، نیرنگ و عدم اطمینان در معاملات است.
۵ . مهریه عند الاستطاعه نوعی از مهریه است که در آن پرداخت مهریه منوط
به اثبات توانایی مالی مرد یا معرفی مالی از سوی او برای پرداخت مهریه است.
۶ . ابراء مهریه: به معنای بخشش مهریه توسط زن به شوهر است. این عمل به
این معنی است که زن از حق خود برای دریافت مهریه صرف نظر می کند.